لنا و بابا علی
اولین شب یلدا
اولین شب یلدای من خونه مامان جون در شیراز بود که خیلی خوش گذشت مامان جونی کلی غذاهای خوشمزه خوشمزه درست کرده بود هندونه خوشمزه من ...
نویسنده :
مامان نغمه
22:24
(سه ماهگی ) باغ ارم
یک روز صبح جمعه با خاله مریم ودایی امیرو صهبا تصمیم گرفتیم لنا رو ببریم باغ ارم وکلی از لنا عکس بگیریم ولنا همشو خواب بود ...
نویسنده :
مامان نغمه
22:23
پل خواجو (یک روز زمستانی بسیار سرد )
چند روز تعطیلی بهمن کهمصادف با آمپول 4ماهگی لنا هم بود مامان جون و بابا جون و خاله مریم تصمیم گرفتند بیاند اصفهان که برای واکسن 4ماهگی لنا پیشم باشن چند روز خیلی خوبی بود باهم رفتیم پل خواجو ولنا رو هم بردیم ...............ولی هوا خیلی سرد بود وما مجبورشدیم زود برگردیم تو اولین بار زاینده رود رو دیدی ...
نویسنده :
مامان نغمه
22:22
لنا در آستانه 5 ماهگی
این عکس هارو خاله مریم یه روز صبح که از خواب بیدار شده بودی و خوش اخلاق بودی ازت گرفت لنا در شرف گریه ...
نویسنده :
مامان نغمه
22:17
دعای من
پيش از اينها فكر مي كردم خدا خانه اي دارد ميان ابرها حكم ميراند به سختي روبه ما سخت ميگيرد به ما بعد از دعا دير فهميدم خدا در قلب ما خانه اي دارد به شكل ابر ها اشك ميريزد ز دلتنگي ما مي نوازد ديده گريان ما لنای من الان تو خواب نازی ...وقتی به صورت مثل ماهت نگاه میکنم قبلم تکه تکه میشه برا ت.......بعضی وقتها میگم چی شد که خدا منو لایق این همه لطف خودش کرد وفرشته ای به این زیبایی رو نصیبم کرد ...............یعنی کی .....کدوم شب .........پای کدوم سجاده ام ..........دلم شکست وخدا منو مشمول رحمت خاص خودش کرد ؟ تو اینقدر پاک و معصومی که من خودمو لایقت نمی دونم ......... داشتم خاطرات کسایی رو که بچه اشونو از دست دادن می خوندم یاد سال 88...
نویسنده :
مامان نغمه
1:14
حرفهایی برای دخترم
لنا ... دخترکم شاید هنوز برای گفتن حرفهایی که معنی شان را نمی دانی خیلی زود باشد ، اما دوست دارم بعدها که این نوشته ها می خوانی،آن زمان که قدرت درک مسائل را پیدا می کنی، بدانی که مادرت حتی پیش از تولدت از تو چه خواسته است : عسلم پیش از همه خدا را بشناس و در لحظه لحظه زندگی او را به یاد داشته باش.بدان که همه چیز با او ممکن است و هیچ با او غیر ممکن نیست.همواره و در همه حال دست در دست خدا داشته باش و همیشه از او یاری بجوی.آگاه باش که خداوند همیشه پشت و پناه توست. برای ساختن آینده ای که پیش روی توست تلاش کن.تا می توانی تلاش کن و از سختیها و ناملایمات نهراس.دنیا به تلاش تو پاسخ خواهد داد و به امید خدا به هرآنچه آرزویش را در دل می پرورانی خوا...
نویسنده :
مامان نغمه
20:09
واکسن 4 ماهگی
امروز واکسن 4ماهگیتو زدیم الهی بمیرم خیلی ناآرومی کردی .شب چند بار از خواب بلند شدی وهمش تب داشتی مامان جون چند بار پاشویه ات کرد مرتب بهت استا مینوفن دادم ولی خدارو شکر به خیر گذشت عزیزم این ماه هم خوب رشد کردی 6400وزن وقد هم 60سانت خدا رو لحظه به لحظه شاکرم
نویسنده :
مامان نغمه
17:51
همایش شیر خوارگان علی اصغر
پارسال نذر کردم اگه سال دیگه تو توی بغل مامان سالم باشی روز علی اصغر ببرم تورو همایش خدارو شکر میکنم که توامسال صحیح وسالم تو بغلمی صبح روز جمعه 11اذر با مامان جون وباباعلی رفتیم جاییمه همایش شیر خوارگان بود .تو تمام مدت خواب بودی واینقدر تو لباسهای جدیدت خوشکل شده بودی که مردم کلی ازت عکس وفیلم گرفتن خدارا هزار بار شکر میکنم اینم عکس روز علی اصغر ...
نویسنده :
مامان نغمه
17:23