لنالنا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

ملکه سرزمین من

هفته 32بارداری....(27 مرداد1390)

1390/11/10 0:34
نویسنده : مامان نغمه
1,559 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مامان الان 32هفته است که داری وجود مامانو با وجودت گرم میکنی گل قشنگ .دختر خودم من دارم از تکونهای تو سر شوق میام

من وبابا خیلی منتظریم که ببینیمت .هر شب کلی راجع بهت حرف میزنیم ..........هرچیزیز راجع به تو برامون جذاب و جالبه تو میای و میشی تنها بهمونه من وبابا علی برای زندگی کردن وزنده بودن

مامانم  نمی دونی ونمی تونی بفهمی تا زمانیکه خودتم مادر بشی که چقدر نفسهام بسته به همین تکون خوردنات داره

هروز برای سلامت بودنت کلی دعا میخونم ......

مامان بزرگ وبابا بزرگ شیرازی وخاله مریم کلی از وسایلتو خریدن ودر تدارک اماده کردن اونا هستن تا یه اتاق خیلی خوشکل برات درست کنیم اخه تو بزرگترین وبهترین هدیه خداوندی قدمات مبارکه عزیزم .نمی دونم اگه توالان  تو دلم نبودی من یا دیوونه شده بودم یا داشتم میشدم .توتمام زندگی منوتغییر دادی.اینجا تو غربت فقط چشمم به اومدن توئه تا بیای زندگی 2نفری مارو یه حال دیگه بدی تو با اومدنت شادی به خونمون میاد کلی برکت میاد اخه تو یکی از فرشته های خدایی .تو یه تیکه از خدایی

مامانم فقط 6هفته دیگه مونده تا روی ماهتو ببینم ولی بعضی وقتها اینقدر میترسم شبها تا کلی وقت بیدارم وهمش به این فکر میکنم که میتونم سالم به دنیات بیارم .........نکنه خدای نکرده اتفاقی برات بیفته .........یعنی من از پسش برم میام

من هیچ چیز توی این دنیا برام اهمیت نداره جزء سلامتی تو .................استرس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)